فرهنگ لغات حج
لبیك، تلبیه: قبول امر خداوند سبحان (قبول میكنم امر تو را اطاعت كنم).
محْرم: كسی كه در حال احرام عمره یا حج است.
مكه : مهمترین شهر عربستان و اولین نقطه تشكیل شده در كره خاك (ام القری).
حرم (گرداگرد خانه كعبه را حرم گویند).
كعبه: یا خانه خدا، خانهای چهارگوش به شكل مكعب غیر منتظم در وسط مسجدالحرام .
لبیك، تلبیه: قبول امر خداوند سبحان (قبول میكنم امر تو را اطاعت كنم).
محْرم: كسی كه در حال احرام عمره یا حج است.
مكه : مهمترین شهر عربستان و اولین نقطه تشكیل شده در كره خاك (ام القری).
حرم (گرداگرد خانه كعبه را حرم گویند).
كعبه: یا خانه خدا، خانهای چهارگوش به شكل مكعب غیر منتظم در وسط مسجدالحرام .
حجرالاسود: سنگ سیاه رنگ كه آغاز طواف و ختم طواف از این نقطه میباشد.
طواف : دور زدن یا گرد چیزی گشتن .
نماز طواف: دو ركعت نماز كه در مراسم حج و عمره پس از طواف خوانده میشود.
مقام ابراهیم: در فاصه 13 متری مقابل درب كعبه بنایی با قبهای كوچك و طلایی رنگ در درون این سنگی است كه جای پایی در آن وجود دارد و منسوب به جای پای حضرت ابراهیم (ع) است.
حجر اسماعیل: دیوار قوسی شكل نیم دایره در كنار كعبه و محل دفن اسماعیل، هاجر و70 پیامبر میباشد.
زمزم: نام چاهی است در مسجدالحرام تا فاصله 25 متری كه حاجیان جهت تبرك از آن آب مینوشند.
صفا: نام كوهی بلند كه بین كعبه و صخره مروه قرار دارد.
مروه: صخرهای بین كعبه و صفا كه حجاج بین آن سعی میكنند.
مسعی: مسافت بین كوه صفا و مروه كه 420 متر میباشد.
هروله: تلاش یا حركت تند از راه رفتن كه برای مردان مستحب است (فاصله بین دو چراغ سبز در مسعی).
تقصیر: كوتاه كردن قدری از مو یا ناخن یا هر دو.
ركن: هر یك از چهار كوچه كعبه را ركن گویند و هر كدام یك اسم دارد ركن حجرالاسود- ركن یمانی – ركن شامی- ركن عراقی.
شاذروان: جزیی از دیوار كعبه كه در قسمت تحتانی آن به صورت شیب دار قرار دارد.
شوط: یك بار گردش و حركت از محلی تا محلی دیگر (دور كعبه).
عرفات: صحرایی و سیع است در نزدیكی مكه كه جزء ركن حج میباشد و در روز عرفه موقف حجاج است. (جزء وقوف)
مشعر: سرزمینی پهناور در میان منی و عرفات. (جزء وقوف).
منی: سرزمینی پهناور بین مكه و مشعر الحرام.
رمی جمرات: نام سه موضع در وادی منا بنام جمره اول – جمره وسط و جمره عقبه.
حلق: تراشیدن سر در منی و جزء مناسك حج تمتع میباشد.
قربانی: كشتن (ذبح) گوسفند در روز عید قربان را هدی میگویند.
بیتوته: شب ماندن در جایی (بیتوته منی) وقوف در منی.
وقوف: ایستادن در محلهای خاص (عرفات، منی، مشعرالحرام).
ملتزم : فاصله حجرالاسود تا درب كعبه
مستجار: محلی كه در پشت درب كعبه نزدیك ركن یمانی